شهيد محمدعلي خداپرست
شهيد محمدعلي خداپرست گوشلونداني فرزند محمود به سال 1346 در محلهي سنگ بيجار شهرفومن چشم به جهان گشود.
اين شهيد بزرگوار توانست تا پايهي اول راهنمايي درس بخواند و پس از آن به بازار كار پيوسته ومدتي بعنوان كارگر صنعت جوشكاري به فعاليت مشغول گردد. پس از آن كه سن خدمتش فرارسيد،خود را براي خدمت سربازي مهيا نمود و به سربازي رفت. شهيد خداپرست پس از طي مراحلآموزشي، به لشكر 64 پياده اروميه پيوست و از آنجا به سوي جبهههاي حق عليه باطل رهسپار گرديد. طبق يك تقسيمبندي، در منطقهي پيرانشهر از توابع آذربايجان غربي مستقر گرديد و در همانجا مشغول انجام وظيفه شد. ودر روز 23 تير 1365 به شهادت رسيد و بعد هم بهزادگاهش منتقل و در آن به خاك سپرده شد.
<<وصیت نامه>>
بسم الله الرحمن الرحیم
به یاد الله آرامش دهنده قلبها و با سلام خدمت آقا امام زمان (عج) و نایب برحقش خمینی کبیر و پیر جماران اسوه مقاومت و لرزه افکنی بر پیکر پوشالی سردمداران کفر جهان و باسلام بر کلیه رهروان را سرخ شهدا ایا کسی می تواند با چشم خود ببیند که دشمن قصد نابودی دین قرآن شرف و کشورش رادارد و باز سکوت اختیار کند من می روم تا با پرواز خود به سوی جبهه اسلام سنگر خالی همرزمم را پر کنم من می روم تا اسلحه به زمین افتاده برادرم را بر گیرم و به جنگ صدامیان کافر روم. من می روم ا راه کربلا را برای دیگر عزیزان باز کنم فدای اباعبدالله پدر و مادر عزیزم سلام امیدوارم که مرا حلال کرده و در عزایم گریه نکنید چرا که من با چشم باز این راه را پیموده ام اگر هم گریه می کنید بر مظلومیت ابا عبداله حسین(ع) گریه کنید مادر عزیزم می دانم که در برابر زحمات زیادی که برایم متحمل شده ای کاری نکرده ام مرا ببخش و حلالم کن پدر جان شما هم همینطور اما امیدوارم خدا این قربانی ناقابل را از شما قبول کند من امانتی بودم از جانب خدا د ردست شما امانتی که باید پس می دادید چه بهتر که در این راه مقدس امانتتان را به خدا باز گدانید من به ندای هل من ناصر ینصرنی امام لبیک گفته و به سوی جبهه ها شتافتم و سرانجام در این راه مقدس به شهادت رسیدم خواهران و برادران عزیزم امیدوارم هر خوبی و بدی که از من دیده اید حلالم کنید برادران عزیزم اگر من شهید شدم ادامه دهندگان راهم باشید و امیدوارم همواره مطیع ولایت فقیه بوده و از این خط خارج نشوید چون خط شهادت خط خوبی است مرا جای بلند بگذارید که تمام جوانان بداند که من شهید شدم برادرانم سر مزارم گریه کنید مانه برای شهید شدنم برای امام حسین که با هفتادو دو تن در صحرای کربلا جنگ و شهید شدنش را بیاد بیاورید و برایش گریه کنید... 5/4/1367