شهيد سيد موسي سيد آموزنده
شهيد سيد موسي سيدآموزنده، فرزند سيد مصطفي به سال 1343 درروستاهاي گوراب پس شهرستان فومن ديده به جهان گشود.
دوران خردسالي را در كنار خانواده كشاورز و زحمتكش خود سپري نمود، تا اينكه وارد مدرسهگرديد. دوره ابتدايي، راهنمايي و متوسطه را با موفقيت پشت سر گذاشت، تا اينكه موفق به كسب مدرك ديپلم شد و بعد از آن با تلاش و جديت، وارد دانشگاه گرديد و در دانشكده فني مهندسي يزد در رشتهي صنايع خودروسازي به ادامهي تحصيل پرداخت.
با توجه به آنكه در اين رشتهي فني مشغول تحصيل بود، اما علاقه فراواني به آموختن علم اللهيات داشت و هميشه اظهار مينمود كه بايد در اين رشته ادامه تحصيل بدهم.
پس از مدتي از طريق بسيج دانشگاه با ساير دوستان دانشجوي خود به جبهه اعزام شد و بدون اطلاع خانواده خود را به ميادين نبرد رسانيد. شهيد سيد آموزنده در طي دوران تحصيل خود دردانشگاه بدون اينكه خانوادهاش متوجه شوند، در چند مرحله به جبهه اعزام شده بود و داوطلبانهخود را به ميادين شهادت رسانده بود.
در سال دوم دانشجويي خود، تعطيلات پايان ترم شروع شد و شهيد سيد آموزنده نيز به منزل آمد تاچند روزي را در كنار خانوادهاش بماند. دور از چشمان پدر و مادر وصيت نامهاي نوشت و به خواهرش كه همسر شهيد بود، تسليم كرد و كسي را از هدفش باخبر نساخت.
آري او براي خداحافظي و حلاليت آمده بود و هرگز نخواست كسي از هجرتش مطلع شود. براي آخرين بار به جبهه رفت و دوشادوش ديگر رزمندگان دلاور اسلام به مبارزه پرداخت، تا اينكه سرانجام در هفتم ارديبهشت 1365 به هنگام تك (حمله رويارو و مستقيم با دشمن) در منطقه عملياتي جزيره مجنون (جزاير مجنون) واقع در هور به شهادت رسيد و به ديدار معبودش شناخت.مزار این در زادگاهش قرار دارد.
خصوصيات اخلاقي اين شهيد :
وی الگوي برجستهاي در خانواده به حساب ميآمد و در هر فرصتي به ساير برادرانو خواهرانش در مورد مسائل شرعي و نحوه رعايت آنها صحبت ميكرد. وي داراي رفتاري پسنديده و برخوردي بسيار معقول بود، بطوريكه كه با هر كس ارتباط برقراري ميكرد و وي را به سوي خودش، جذب مينمود. در محيط بيرون از منزل همانگونه كه شايسته يك انسان مومن بود، برخورد ميكرد. علاقه زيادي به مطالعه كتب مذهبي داشت و اكثر اوقات براي فعاليتهاي ديني ومذهبي خود به مسجد محل ميرفت. سيد موسي داراي استعداد و هوش بالايي بود و گرايشعجيبي به فراگيري علوم ديني و الهيات داشت. در اوايل انقلاب، با افراد زورگو و سرمايه دار مدافع رژيم ستم شاهي شديداً مخالفت ميكرد و دور از چشم آنها بر ديوار محل آنها شعار مينوشت. آنقدر اين مبارزات را ادامه داد، تا توانست زمين داران مستبد را از منطقه بيرون نمايد و زمينهاي آنها را به كمك عوامل انقلاب، به مردم محروم بدهد».