شهيد داوود گيتي نورد
بسيجي شهيد داوود (احمد) گيتي نورد دانا فرزند محمد به سال 1337 در شهر فومن درخانوادهاي مذهبي زاده شد. تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان شهيد محمدعليحقوردي فعلی و تحصيلات راهنمايي خود را در مدرسه راهنمايي تحصيلي توحيد فعلی سپري نمود و پس از طي اين دو دوره، وارد دبيرستان کدیور فعلی گرديد و موفق به اخذ مدرك ديپلم از اين دبيرستان شد.
پس از پايان دوره تحصيلات، مدتي در بهداري اداره بهزيستي مشغول به كار شد و بعد از كوتاهمدتي، در ارديبهشت ماه 1357 به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديد. چند ماه دوره آموزشي سپاهدانش را در گرگان گذراند و بعد از دوره آموزشي، به اروميه رفت و در يكي از مدارس روستايي اينشهر مشغول خدمت گرديد.
بعد از انحلال نظام سپاه دانش به زادگاه خود بازگشت و پس از تشكيل نهاد «كميته انقلاب اسلامي» در 23 بهمن1357، براي حراست از دستاوردهاي انقلاب و مبارزه با مفاسد اجتماعي و همچنين تأمين امنيت، به اين نهاد پيوست و مشغول فعاليت شد.
او در تمامي لحظات حساس انقلاب، حضوري سبز داشت و هنگاميكه ميهن اسلامي ما، موردهجوم وحشيانه نيروهاي بعثي قرار گرفت، با اولين گروه اعزامي بسيج، در آبان 1359 عازم مناطقجنگي شد و پس از حدود سه ماه حضور در منطقهي سرپل ذهاب، با از دست دادن يكي از دوستانخود (شهيد محمدرضا عامر) به فومن بازگشت.
پس از اين، به اداره بهزيستي راه يافت و در سنگر رسيدگي به ايتام و بيسرپرستان مشغول به خدمتگرديد. او در نهايت سادگي ميزيست، ولي به فكر رفاه و آسايش افراد مستمند و محرومي بود كه درسطح شهر، به ويژه روستاها زندگي ميكردند. بعد از مدتي خدمت در اين زمينه، در تاريخ8/12/60 رهسپار جبهههاي جنگ شد و در سنگرهاي جهاد با دشمن بيرون حضور يافت و از جانمايه گذاشت. حدود دو ماه و نيم در مناطق عملياتي جبههها جنگيد، تا اينكه سرانجام در بيست ويكم ارديبهشت 1361 بر اثر تركش خمپاره در منطقه خرمشهر پاي چپش قطع و باهمان وضعيت به تهران اعزام شد كه در نهايت، بعلت قطعي پا و عوارض آن به شهادت رسيد وجاودانه شد.
در بخشي از وصيتنامهي اين شهيد والامقام ميخوانيم: «اي مادرم، ميخواهم بعد از شهادتم، ازمراسم پرزرق و برق تجملاتي خودداري و فقط در مراسم، آواز دلنشين قرآن بگذاريد و هم چنين بهخواهر و برادرانم، توصيه كن كه راهم را ادامه دهند و از ضعفا و محرومين جامعه، تا آنجايي كه توان دارند، كمك نمايند...».