شهيد جمشيد بشكول
شهيد جمشيد بشكول فرزند شادروان يوسف به سال 1348 در شهر فومن در خانوادهاي زحمتكشو مذهبي ديده به جهان گشود. او سومين فرزند متولد شده خانواده و در حقيقت، اولين فرزند اينخانواده بود، زيرا دو فرزند اول خانواده به علت بيماري، در سنين كودكي جسم پاكشان ياراي تحمل ايندنياي فاني را نداشتند و هر دو، ديده از جهان فرو بستند.
شهيد بشكول در سن هفت سالگي وارد مدرسه گرديد و مقطع ابتدايي را در دبستان امام جعفرصادق(ع) به پايان برد. پس از آن وارد دوره راهنمايي در مدرسه راهنمايي تحصيلي پاسدارانگرديد و پايه اول راهنمايي را در سال تحصيلي 62 ـ 61 به پايان برد و پس از آن وارد پايه دومگرديد، ولي متأسفانه سال دوم او با قبولي همراه نبود و وي در خردادماه 1363 از ادامهي تحصيل صرفنظر نمود و به همين مقدار اكتفا كرد.
پس از ترك تحصيل، در كنار خانواده ماندگار گرديد و تا حد توان به ياري و كمك خانواده در امورزندگي ميپرداخت. در اين ايام كه مصادف به تجاوزات رژيم بعث عراق و اشغال بخشي از كشور توسط صدام بود، شهيد بشكول به عضويت پايگاه بسيج شهيد حجت نظري درآمد و در اين پايگاه به فعاليتهاي متعدد پرداخت و در كنار آن، به تقويت روحيهي حزب اللهي و همچنين تهذيب نفسو خودسازي نيز اهتمام ورزيد.
شانزده ساله بود كه از روي عشق و علاقه، توجه خود را به جبهه و ميادين نبرد معطوف ساخت و بدين ترتيب در بهار سال 1364 از سوي واحد بسيج سپاه فومن عازم مناطق جنگي غرب كشور گرديد. حضور اين شهيد بزرگوار در ميادين نبرد، تا آنجا ادامه پيدا كرد كه سرانجام در هفتم مرداد1364 در عمليات قادر در منطقهي جنگي كلاشين ـ اُشنويه، در حالي كه بعنوان يك «بي سيم چي»انجام وظيفه ميكرد، براثر اصابت تركش مفقودالاثر گرديد و بدين طريق به جمع شهداي دفاع مقدس پيوست.
خانوادهاش پس از شنيدن خبر شهادت فرزندشان، سالها بود كه انتظار آمدن او را ميكشيدند و همچنان چشم به راه اين عزيز از دست رفتهاشان بودند، چون باورشان بر اين بود كه جمشيد زنده است و سرانجام خواهد آمد، ولي جمشيد به جمع شهيدان در راه اسلام پيوسته بود و غريبانه به وصال رسيده بود.
شهيد بشكول چهرهاي آرام، متواضع و دلنشين داشت و هميشه، كمك حال پدر و مادر خود بود و در اوقات فراغت، با پدر براي انجام كار به بيرون ميرفت. علاقهي شديد به گل و گياه داشت و با خريد گل و گلدان، از آنها به خوبي نگهداري مينمود و حتي پيش از اعزام به جبهه، به مادرش در مورد آنها بسيار سفارش مينمود. با وجود سن كم، از نظر اخلاق سرآمد هم سن و سالهاي خود بود. با رفتار و كردار خود، به ديگران درس درست زيستن را ميآموخت. روحش شاد و راهش مستدام باد.
گفتني است كه خانواده بشكول، پنج سال پس از شهادت جمشيد، حادثه غمانگيز ديگري را نيز تجربه كردند و در اين حادثه، پدر جمشيد و دو تن از برادرانش به نامهاي: علي و سيروس به جمشيد پيوسته و رخت از اين عالم هستي بر بستند.
در زلزله بامداد روز پنج شنبه 31 خرداد ماه 1369 كه وحشتناكترين زلزله در تاريخ ايران به شمار رفته، پدر اين خانواده به همراه دو فرزندش در ابهر زنجان بسر ميبردند كه براثر اين رويداد مخرب طبيعي، جانشان را از دست دادند. در اين شب غمانگيز، جشن ازدواج علي (بهزاد) بود كهمتاسفانه چنين حادثهاي روي داد