شهید مصطفی حسنی نژاد مردی که د ر نوجوانی بزرگی و کد خدا منشی خاصی داشت. در روز سیزده آبان 1390 در راهپیمایی دانش آموزان عکسی از شهید مصطفی حسنی نژاد نظرم را جلب نمود . خاطراتی که از آن بزرگوار در دوره دبیرستان در دهه 60 و دبیرستان شهید جعفر تیغ نورد فومن داشتم ، دوباره برایم تداعی شد. شهید حسنی نژاد با سن کمی که داشت در واقع مثل یک مرد با تجربه عمل می کرد و بزرگ منشی خاصی داشت . در واقع کمک حال مسئولین مدرسه بود. دانش آموزان به او رجوع می کردند. به همه احترام می گذاشت و تلاش می کرد که باری را از دوش خسته ای بر دارد. یادش بخیر ، به یاد آن شهید ،شعر زیبای مرحوم سلمان هراتی را مناسب دیدم . کاش می شد که پریشان تو باشم یا نباشم یا از آن تو باشم تو چنان ابر طربناک بباری من همه تشنه ی باران تو باشم در افقهای تماشای نگاهت سبزی باغ و بهاران تو باشم تا در آیی و گلی را بگزینی من همان غنچه ی خندان تو باشم چون که فردا شد و خورشید کدر شد من هم از جمله شهیدان تو باشم تا نفس هست و قفس هست، الهی من شوریده غزل خوان تو باشم "سلمان هراتي"
نويسنده : "علی علیزاده ازبری"
|