Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
FA
MicrosoftInternetExplorer4
شهيد احمد جمالينژاد
پاسدار شهيد احمد جمالينژاد نصرالله آبادي فرزند شادروان غلامحسين و رقيه نعمتي كمايي در فروردین ماه 1242 هنگامی که نهضت خونین جمهوری اسلامی ایران برهبری حضرت امام خمینی آغاز گردید کودکی چشم بجهان گشود که او را احمد نام نهادند در آن سالهای کور و سیاه احمد در خانواده ای بدنیا آمد که از نظر اقتصادی و مادی در وضع بسیار بدی بودند که حتی شهید بزرگوار بارها بر اثر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم نمودند و از همان ایام کودکی ایشان با سختی و رنج فراوان روبرو گشتند مرگ پدر و یتیمی بر دوش احمد بسیار سنگینی میکرد پس از سپري شدن دوران كودكي، اين شهيد وارد مدرسه گرديد و تا پايهي دوم راهنمایي به تحصيل پرداخت.تا دوران انقلاب ایشان در دوران انقلاب در راهپیمائیها و تظاهرات نقش بزرگی را بر عهده داشت بعد از تشکیل بسیج و آغاز تجاوز دشمن به خاک مقدس ایران اسلامی ایشان وارد بسیج شدند . وی داوطلب از بسیج ؟ راهی جبهه جنوب گردیدند در منطقه شلمچه در عملیات رمضان شرکت کردند با علاقه شدیدی که ایشان به عملیات داشت به عنوان اولین نیرو جهت پاکسازی و باز کردن محور جهت عملیات به روی مین رفت و پای راست آن شهید بزرگوار قطع گردید و نامبرده را به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل کردند و مدت سه ماه در آن بیمارستان بستری بودند و روحیه احمد در بیمارستان به حدی زیاد بود که تعجب همه پرسنل بیمارستان را واداشت ایشان در بیمارستان آنقدر از روحیه بالائی برخوردار بود که هر روز به اتاق مجروحان دیگر میرفت و به آنها روحیه می داد بعد از بیمارستان دوباره به بسیج رفت و در قسمت اعزام نیرو شروع به کار کرد و شمار زیادی نیرو به جبهه اعزام نمودند مدتی بعد ایشان به عنوان عضو رسمی سپاه در آمد و در قسمت دبیرخانه شروع به کار کردند ایشان زمانی که در سپاه فومن بودند علاقه زیادی داشت که دوباره به جبهه برود ولی سپاه مخالف میکرد بنابراین مجبور شد که از سپاه فومن به ستاد مرکزی سپاه به تهران برود و در آنجا خدمت کردند و چون شور علاقه ای که به جبهه داشت و اصرار زیادی که داشت به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در لشکر 25 کربلا اعزام گشت چون شهید قبلا در لشکر 25 کربلا بودند و در همان لشکر مجروح شده بود و علاقه زیادی به لشکر 25 کربلا داشت و به قسمت تخریب رفتند ایشان در قسمتهای مختلف لشکر فعالیت داشتند از جمله اطلاعات عملیات ،قواصی ،تخریب و مهندسی رزمی و آخرین مسئولیت ایشان معاونت گردان مهندسی رزمی بود از سال 64 ایشان مداوم در جبهه بودند تا سال 67 و چند بار هم دوباره مجروح شدند و در چندین عملیات شرکت کردند از جمله عملیات کربلای 1 و 2 عملیات نصر 2 و 3 و4 سرانجام در تاریخ 67/3/4 در تهاجم عراق به شلمچه ایشان شهید گردیدند و در همانجا که پایش قطع گردیدو در همانجا شهید گردیدو چون عراق تهاجم خود را از چند محور شروع کرده بود جنازه اش در منطقه باقی ماند و بعد از قطعنامه 598 جنازه ایشان توسط نیروهای ایرانی پیدا گردید و از آنجا به تهران تشیع و از تهران به روستای شنبه بازار در کنار دیگرشهداء به خاک سپرده شد .ازاین شهید والامقام 3 فرزند به یادگارمانده که هر سه تن دختر می باشد.