شهيد كاظم آرش
سرباز وظيفه شهيد كاظم آرش فرزند شادروان برارعلي به سال1/5/ 1341 در روستاي نوگوراب شهرستان فومن ديده به جهان گشود. پس از گذران دوره كودكي، وارد مدرسه گرديد و تا كسب ديپلم اقتصاد به پيش رفت.اين شهيد، سال اول ابتدايي را ميگذراند كه پدرش را از دست داد و از آن پس، تحت تربيت مادر قرار گرفت و در آغوش گرم مادر پرورش يافت.
وي از همان آغاز نوجواني، خود را به حركت توفنده انقلاب همگام ساخت و در اغلب مجالس مذهبي، شركت فعال داشت. مدتي عضو انجمن اسلامي روستاي نوگوراب بود و در اين انجمن بهفعاليت ميپرداخت. درنیمه دوم سال 1360 سن هيجده سالگي بود كه به خدمت سربازي اعزام شد و بنابر ضرورت بهمناطق جنگي كشور اعزام گرديد.
اين سرباز فداكار اسلام و ايران، مدتها در جبهه حضوري سبز و فعال داشت، تا اينكه سرانجام دراول مرداد 1362 در منطقه عملياتي سردشت كه در آنوقت تحت نفوذ حزب مزدور كومله كردستان بود، در حين انجام ماموريت، از مسير جاده سردشت ـ مريوان ميگذشت كه با تني چند از اعضايحزب كومله درگير شد و بعلت اصابت گلوله از سوي ايشان به شهادت رسيد و بدينسان به وصالدوست نايل آمد. پيكر پاكش پس از انتقال به فومن، تشييع و در گلزار شهداي اين شهر به خاك سپردهشد.
**********************************
قسمتی از پیام شهید کاظم ارش به مادر عزیز خود در تاریخ 17/2/1361
مادرم آن وظیفه ای که در قبال اسلام وکشور عزیزمان داشتم ،دارم انجام وظیفه می کنم تا بتوانم ذره ای از وظیفه انسانی خود را به این انقلاب انجام دهم مادر جان به خاطر فرزندت نا را حت نباش زیرا فرزندت اولا برای خدا وثانیا برای کشور ثالثا رای شماها در اینجا خدمت می کند پس نباید هیچ نا راحتی داشته باشید اگر من ودیگران در اینجا نباشیم پس چه کسی می خواهد امنیت را بر قرار کند واسلام عزیز را به تمام دنیا صادر نماید فرزندت را به خدای سپرده ای ودر راه خدا فرستاده ای پس چه باک است از تو مادر مهربان که چنین در این انقلاب سهم دار ی تود د رنزد خدایت محترم هستی خدایت از تو راضی هست که فرزندت را در راهش وبرای اسلام به جبهه می فرستی .
تو از دیگران با آبروتر در نزد خدا هستی در ود خدا بر تو مادر که برایم زحمت کشیده ی من امروز یک جوان 20 ساله هستم بار مسئولیت ورسالت زینب بر دوش منست وباید به نحو احسن انجام دهم .
باید در مقابل ستمگران چون کوه ایستادگی کرد ومانند اولاد علی (ع)مبارزه کرد.