شهید منوچهر پور محسن



اطلاعات فردی
نام شهید
نام خانوادگی
تاریخ تولد
محل تولد
تاریخ شهادت
محل شهادت
عملیات
منوچهر
پورمحسن
1347/6/3
 شنبه بازار
1313/5/63
پاسگاه زيد
 
 
 وضعیت تاهل
تعداد فرزندان
آخرین مسئولیت
عضویت
مزار شهید
محل دفن
مجرد 
 .
 رزمنده
 بسيج
گلزار شهداء
روستاي شنبه بازار
 
 

 شهید منوچهر پور محسن فرزند داوددرتاریخ 47/6/13در یک خانواده روستائی در روستای شنبه بازار فومن چشم به جهان گشود و دوران سال تحصیلی چهارم ابتدائی را در مدرسه شهید نادر مهدوی شنبه بازار به پایان رساند ولی بعلت علاقه زیاد به صنعت ، ترک تحصیل نمود ومدت سه سال در قسمت درب و پنجره سازی در فومن و روستای لولمان جوشکاری نمود از حسن اخلاق بخصوص در میان خانواده خود برخوردار بود جوانی سر بزیر و آرام بود بعلت علاقه به تشکیلات بسیج ، عضو بسیج شد و مدتی فعالیت در نهاد انقلابی با اینکه هنوز  سنش کم بود جشمانش ضعیف ولی بعلت علاقه به نبرد با بعثی های کافر راهی ، جبهه های نور علیه ظلمت شد ایشان سه ماه در کردستان بودند بعد از پایان ماموریت به زادگاهش بازگشت و در طرح لبیک یا خمینی شرکت نمود و در مانور آزادی قدس در روستای شولم و بندر انزلی شرکت کرد و مدت کوتاهی بعد  به اتفاق برادران رزمنده در تاریخ 62/11/24 بار دیگر راهی سر حداد جنگی شد . ایشان همیشه علاقه داشتند که در جبهه های جنوب و جائی که حمله باشد بماند لذا سه ماه در توپخانه شهید رجائی اهواز از آسمان جمهوری اسلامی حفاظت می کرد تا هواپیمای دشمن به حریم ایران تجاوز نکنند ماموریت ایشان در بهار سال 63 به پایان رسید و د رفصل کار و کشاورزی با پدر و مادرش کمک نمود کاری می کرد که در موقع رفتن به جبهه خانواده مزاحمش نشود .
شهید پور محسن موقعی که در روستای خود بود از خصوصیات اخلاقی خاصی بر خوردار بود. در مراسم مذهبی پشقدم می شد و خود بیشتر اوقات صحنه گرای اجتماع در مسجدبود در ماه رمضان سال 63 تا سحر بیدار می نشست و بلند گوی مسجد را روشن می کرد تا مردم بتوانند هنگام سحر بلند شوند به سوی منزل بر می گشت و بعد از خوردن سحریه مسجد برگشت تا اذان صبح می ماند و آنگاه بلند گو را خاموش می کرد و به منزل برمی گشت.
شهید منوچهر پور محسن سعی می کرد تا کسی را از خود ناراحت نکند و به حرفهای بزرگترها احترام می گذاشت با عمل خود سعی می نمود رضایت دوستان و اطرافیان را جلب نماید.
 وی و پس از مجاهدتهایی که در راه دفاع از میهن اسلامی و شرف و ناموس کشورمان از خودشان دادند به تاریخ 63/5/13 در منطقه پاسگاه زیر در اثر اصابت ترکش به فیض بزرگ شهادت نائل آمدند مزار مطهر این شهید گرانقدر در گلزار شهدای شنبه بازارفومن در جوار دیگر شهدای این دیار واقع می باشد .این روستا اولین روستایی است که بشتر ین شهید را به این انقلاب هدیه نموده.
 

 وصیت نامه شهید منوچهر پور محسن

 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
خدا ان مومنان را که در صف جهاد کافران مانند سد اهنی همدست و پایدارند بسیار دوست میدارد
با سلام و درود بر روان پاک شهیدان گلگون کفن ایران و با سلام درود بی پایان بر رزمندگان اسلام که جانهای عزیزشان را بر کف دست نهاده و جهاد و نبرد میکنند و با سلام و درود بی پایان بر امام بت شکن زمان ابراهیم خلیل و با سلام و عرض ادب به حجت خدا که در جبهه ها با رزمندگان هست و امداد های غیبی را بر رزمندگان اسلام جاری میکنند تا کافران و ملحدان را از پای در اورند
اری همین امداد های غیبی ولی عصر بوده که انقلاب به پیروزی رسید و خواست خدا این است که روزی مستضعفان جهان وارثین زمین خواهد شد و اخر هم که انقلاب توسط این مردم رنج دیده و مستضعف صورت گرفت و بعد از 2سال جنگ بر ما تحمیل کردند و اما هر کسی که قدرت توانایی در جان داشته در این جبهه های انسانساز و دانشگاه علم رفته که این دین 1400ساله را زنده کند و ارزوی شان هم شهادت و پیروزی بوده است
اری به قول خمینی بزرگ ملتی که شهادت را سعادت بداند پیروز است و من بنا بر درخواست و اطلاعیه این پیر مرد جماران رهبر بت شکن که ندای جبهه ها را گفتند واجب کفایی است و من هم ایثار گرانه لبیک به ندای نایب مهدی و هستی بخش ضعفا دادم و تا کمکی از دست من بر اید در راه حق نثار کنم و امیدوارم که راهی را که برگزیده ام مورد قبول خداوند تبارک و تعالی باشد و بنده در خود چنین سعادتی را میبینم که در جبهه ان مقدار توانی که در برابر خودم میبینم هدیه به انقلاب اسلامی و به ملت شهید داده نمایم و انشاالله در جبهه شهادت نصیبم بشود و شربت شهادت بنوشم و خداوند انشاالله جز رهروان حسین ابن علی و ائمه برگرداند و خداوند بزرگ و گناهانم را ببخشد تا در وقت پاسخ به دعوت حق در انجا شرمساری حاصلم نشود از پروردگار عزیز میخواهم که پیروزی را از ان ملت ما که شهادت را سعادت میداند شود و دشمنان شرق و غرب باید بدانند ما از هیچ قدرتی نمیهراسیم و فقط ترس مان از خداست و این را باید صدام کافر و اربابش امریکای جانخوار بداند که با این کشتار ها و شهادت رساندن مردان حق هرگز عقب نشینی حاصل نخواهد شد و جنب و جوش ها بیشتر میشود و جانهای دیگر جای ان شهید مینشیند البته نه اینکه ما بگوییم به جبهه برویم فقط شهید شویم بلکه اولا جهاد با کفر و شرک مطرح است و بعد رسوا کردن دشمن با خون سرخ خویش همانگونه که امام بزرگوار و عزیزمان فرمودند اگر این جنگ 20سال هم طول بکشد باز مقاومت هست انهم تا پیروزی کامل حق بر باطل از پروردگار عزیز میخواهم که رزمندگان عزیز ما را پیروز گرداند و راه کربلا و قدس را بگشاید.
 
 
 پروردگارا من این جان ناقابل را نصیب این جبهه های حق علیه باطل و فدای دین تو اسلام عزیز میکنم
و از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی تا در روز قیامت شرمنده نشوم
و سلام به پدر و مادر و خواهر و برادرانم پدرم صبر و تحمل و پایداری کن و خدای را شکر نما حسین گونه به این ملت انقلابی کمک کن و تو مادرم سلام علیکم اری میدانستم که تو عشق و دیدار امدن مرا بدن سالم ارزو میکردی و اما من دوست دارم که شهادت را در اغوش بگیرم و با رنگین شدن کفن و تکه تکه شدن بدنم به محل برگردم
مادر جان مرا ببخش که نتوانستم ان زحمتی که در گهواره و غیره کشیدی جبران نمایم تو باید افتخار کنی که فرزندی را در راه انقلاب و دفاع ازمیهن اسلامی هدیه نمودی ای و مادرم ای ارامش بخش و ای مهربان ای کسی که زبان من توان سخن کفتن درباره تو را ندارد و هرچه فکر میکنم که سخنی بگویم اما نمیتوانم قدردانی از محبتهایت را نمایم
مادر جان ای فرشته خوبی ها بعد از من چشمهای معصومت را الوده به اشک مکن گریه برای من که بنده ای خطا کار و گنهکار بوده ام و جز زحمت برای تو چیزی دیگرنداشتم مکن جامه را سیه پوش و حجله دامادی فرزند خطاکار خود ماتم زده مباش و شیر پاکت را حلالم گردان و دعا کن که خداوند بزرگ گناهانم را بیامرزد و تو ای خواهرم همچون زینب بزرگ جهاد کن و زینب گونه باش که چهره دوم انقلاب پیام است و السلام علیکم و رحمه الله